قدس آنلاین: شجریان، تنها یک خواننده نبود، او هنرمندی صاحبسبک، حلقه اتصال تاریخ کهن ایران به دوران معاصر و حافظ ادبیات و شعر و میراثدار فرهنگ خاک پرگهر بود.
خدمات استاد شجریان به فرهنگ و هنر این مرز و بوم و نعمت حیاتش در دوره معاصر را باید از ابعاد مختلف بررسی کرد تا به تحلیل جامعی درباره شخصیت او دست یافت.
در دورهای که موسیقی و هنر به سوی ابتذال حرکت شتابزدهای آغاز کرده بود و ذائقه توده مردم را به همان سمت و سو هدایت میکرد، شجریان با همتی والا و اندیشهای پویا برای نجات بخش مهمی از نماد فرهنگ ایران پا به میدان گذاشت و جانانه از میراث ماندگار قُدمای هنر پاسداری کرد. او دلیل انتخاب موسیقی سنتی و کلاسیک را برای فعالیت هنری در این میداند که این سبک از موسیقی و آواز، مخاطب و شنونده را به اندیشیدن وامیدارد. انتخاب اشعار شعرایی چون حافظ، سعدی، مولانا و باباطاهر در آوازها و تصنیفهایش و بهرهمندی از استعداد ذاتی در آوازخوانی موجب شد تا موسیقی کلاسیک ایرانی در دوره شیوع ابتذال در هنر جانی دوباره بگیرد، از این رو شجریان را احیاگر موسیقی اصیل ایرانی در دوره معاصر میدانند.
وی علاوه بر هنر خواندن و تقویت اندیشیدن در فهوای شعر پارسی که بزرگترین خدمت به شعر و موسیقی بود، به تربیت نسلی از خوانندگان همت گماشت تا دست موسیقی ایرانی در نبود «شجریان» خالی از خواننده اندیشمند نباشد. او علاوه بر تربیت نسلی قابل توجه از موسیقیدانان و خوانندههای سبک کلاسیک به کشف استعداد از خانواده خود نیز اهتمام ورزید و پدیدهای چون «همایون شجریان» را به روی صحنه آورد و او را گام به گام با موسیقی فاخر آشنا کرد تا سکاندار و راهبر راهی شود که خود آغازگر آن بود.
محمدرضا شجریان، همراه مردم و برای مردم خواند، خود را خاک پای مردم دید و هنر آواز خوانیاش را با هنر تواضع همراه ساخت. این تلفیق موجب شد تا بسیاری که حتی با موسیقی آشنایی چندانی نداشتند، شنونده صدای او و اشعار شعرای سلف خود باشند. او با نوای آسمانی خود در چند دهه پیاپی جوانان را همراه خود کرد و گوش و جان آنان را به شنیدن موسیقی فاخر آشنا کرد و نسلهای «شجریانی» تربیت کرد. نسل جوانانی که با صدای او حافظ را شنیدند و سعدی را میهمان دل و جان خود کردند.
استاد شجریان در بیش از نیم قرن زندگی هنری با توسعه هنر و موسیقی فاخر ایرانی، همراهی با مردمی که او را جان جهان میدانند، القابی مردمی گرفت و خسرو آواز ایران نامیده شد. دوستدارانش او را استاد میدانند و در فراقش اشک میریزند، چون پیش از آنکه دیگران او را خسرو و سلطان موسیقی بنامند، خودش را «خاک پای مردم ایران» میدانست. او متواضعانه برای مردم زیست و هنرش را وقف سرزمین خود کرد. شجریان و صدای ماندگار او میراث ماندگار فرهنگ ماست، آثار بهجا مانده از شجریان چه آنها که با اشعار شعرایی چون سعدی، حافظ و مولانا بر جان و دل ما نشسته و چه اشعار ابتهاج و فریدون مشیری، فریادی است برخاسته از دل که بر دل مینشیند؛ آثاری که هر یک برگی از دفتر فرهنگ و هنر ایران است.
هنر شجریان گفتمانسازی فرهنگی و اجتماعی با تکیه بر هنر بود و به همین دلیل نیز ماندگار است و به قول خودش «هنرمند نمیمیرد» که او افتخار نسل ما و حسرت آیندگان است.
نظر شما